کد مطلب:231610 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:170
احتجاج حضرت رضا با ابواسماعیل سندی
6 - ابواسماعیل سندی گوید: در سند شنیدم مردی در میان عرب هست كه او را حجت خداوند می دانند، من از سند بیرون شدم و در طلب او برآمدم تا نزد او رسیدم، چون زبان عربی نمی دانستم با او به زبان سندی مراسم سلام و احوال پرسی را انجام دادم، و او با زبان سندی جواب مرا داد، و سپس با زبان سندی به گفتگو پرداختیم.
گفتم: در سند شنیدم در مان عرب مردی هست كه او را حجت خداوند می دانند و من در طلب او برآمدم.
امام علیه السلام فرمود: آن حجت من هستم، اینك هر چه دلت می خواهد بپرس گفت: من هر چه در نظر داشتم از وی پرسیدم هنگامی كه خواستم از نزد وی بیرون گردم عرض كردم من زبان عربی نمی دانم از خداوند بخواهید آن زبان را به من الهام كند تا با اهل آن زبان گفتگو كنم.
در این هنگام دست خود را به لب های من كشید، و من زبان عربی را یاد گرفتم.
در مجلس حضرت رضا (ع) گروهی از رؤسای ادیان و علمای زیدیه و معتزله
[ صفحه 621]
هم بودند، در آن میان گفتگوهایی شد و مسائلی مطرح گردید، در آغاز عمرو بن هذاب گفت: محمد بن فضل هاشمی مطالبی از شما نقل می كرد كه عقل آنها را قبول نمی كند.
حضرت فرمود: آن مطالب چه بود؟ گفت: محمد بن فضل نقل می كرد كه شما همه زبانها را می دانید و از تمام كتب آسمان اطلاع دارید.
امام رضا علیه السلام فرمود: محمد بن فضل راست گفته است، و من اكنون به شما خواهم فهمانید كه وی به دروغ سخن نگفته است، اینك هر چه می خواهید بپرسید.
گفتند: در این مجلس هندی، رومی، فارسی، و تركی هست اكنون همه آنها را نزد شما حاضر می كنیم و با آنها سخن بگوئید.
آنان را در خدمت آن حضرت حاضر كردند و هر كدام مسئله ای به زبان خود پرسیدند و امام رضا سلام الله علیه پاسخ آنها را به زبان خودشان دادند، و همگان تعجب كردند.
بعد از این متوجه ابن هذاب شدند و فرمودند: من به شما اطلاع می دهم كه شما در همین ایام گرفتار یكی از ارحام خود خواهی شد، و سپس مرا تصدیق خواهید كرد.
گفت: علم غیب را فقط خدا می داند.
امام رضا فرمود: خداوند متعال در قرآن فرموده: «عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه أحدا الا من ارتضی من رسول» پس رسول خدا از كسانی است كه علم غیب را می داند و ما هم ورثه آن رسول می باشیم و اخبار آینده را تا روز قیامت می دانیم.
[ صفحه 622]
ای فرزند هذاب حادثه ای كه برای شما گفتم چند روز بعد پیش خواهد آمد تا پنج روز دیگر به شما خواهد رسید - و اگر چنانچه در این مدت نرسید بدان من دروغگو هستم، و اگر درست از كار درآمد، بدان كه تو خدا و رسولش را تكذیب كرده ای، و حادثه ای دیگر برایت پیش خواهد آمد و چشمت نابینا خواهد شد و جائی را مشاهده نخواهید كرد، حادثه ای دیگر این است كه قسم دروغی می خورید و گرفتار برص خواهید شد.
محمد بن فضل گوید به خداوند سوگند همه این گرفتاریها برای ابن هذاب پیش آمد، به او گفته شد رضا علیه السلام راست گفت و یا دروغ.
ابن هذاب گفت همان وقتی كه این پیش آمدها را برایم تعریف می كرد می دانستم این حوادث پیش خواهد آمد و من مبتلا خواهم شد و لیكن از شدت تعصب قبول نمی كردم.
گفتم: در سند شنیدم در مان عرب مردی هست كه او را حجت خداوند می دانند و من در طلب او برآمدم.
امام علیه السلام فرمود: آن حجت من هستم، اینك هر چه دلت می خواهد بپرس گفت: من هر چه در نظر داشتم از وی پرسیدم هنگامی كه خواستم از نزد وی بیرون گردم عرض كردم من زبان عربی نمی دانم از خداوند بخواهید آن زبان را به من الهام كند تا با اهل آن زبان گفتگو كنم.
در این هنگام دست خود را به لب های من كشید، و من زبان عربی را یاد گرفتم.
در مجلس حضرت رضا (ع) گروهی از رؤسای ادیان و علمای زیدیه و معتزله
[ صفحه 621]
هم بودند، در آن میان گفتگوهایی شد و مسائلی مطرح گردید، در آغاز عمرو بن هذاب گفت: محمد بن فضل هاشمی مطالبی از شما نقل می كرد كه عقل آنها را قبول نمی كند.
حضرت فرمود: آن مطالب چه بود؟ گفت: محمد بن فضل نقل می كرد كه شما همه زبانها را می دانید و از تمام كتب آسمان اطلاع دارید.
امام رضا علیه السلام فرمود: محمد بن فضل راست گفته است، و من اكنون به شما خواهم فهمانید كه وی به دروغ سخن نگفته است، اینك هر چه می خواهید بپرسید.
گفتند: در این مجلس هندی، رومی، فارسی، و تركی هست اكنون همه آنها را نزد شما حاضر می كنیم و با آنها سخن بگوئید.
آنان را در خدمت آن حضرت حاضر كردند و هر كدام مسئله ای به زبان خود پرسیدند و امام رضا سلام الله علیه پاسخ آنها را به زبان خودشان دادند، و همگان تعجب كردند.
بعد از این متوجه ابن هذاب شدند و فرمودند: من به شما اطلاع می دهم كه شما در همین ایام گرفتار یكی از ارحام خود خواهی شد، و سپس مرا تصدیق خواهید كرد.
گفت: علم غیب را فقط خدا می داند.
امام رضا فرمود: خداوند متعال در قرآن فرموده: «عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه أحدا الا من ارتضی من رسول» پس رسول خدا از كسانی است كه علم غیب را می داند و ما هم ورثه آن رسول می باشیم و اخبار آینده را تا روز قیامت می دانیم.
[ صفحه 622]
ای فرزند هذاب حادثه ای كه برای شما گفتم چند روز بعد پیش خواهد آمد تا پنج روز دیگر به شما خواهد رسید - و اگر چنانچه در این مدت نرسید بدان من دروغگو هستم، و اگر درست از كار درآمد، بدان كه تو خدا و رسولش را تكذیب كرده ای، و حادثه ای دیگر برایت پیش خواهد آمد و چشمت نابینا خواهد شد و جائی را مشاهده نخواهید كرد، حادثه ای دیگر این است كه قسم دروغی می خورید و گرفتار برص خواهید شد.
محمد بن فضل گوید به خداوند سوگند همه این گرفتاریها برای ابن هذاب پیش آمد، به او گفته شد رضا علیه السلام راست گفت و یا دروغ.
ابن هذاب گفت همان وقتی كه این پیش آمدها را برایم تعریف می كرد می دانستم این حوادث پیش خواهد آمد و من مبتلا خواهم شد و لیكن از شدت تعصب قبول نمی كردم.